معنی فارسی agyrate
B1چرخیدن یا دوران کردن، معمولاً به معنای حرکت در یک مسیر دایرهای یا پیچشی.
To move or rotate in a circular or twisting manner.
- VERB
example
معنی(example):
مکانیزم برای تثبیت سیستم دوران خواهد کرد.
مثال:
The mechanism will agyrate to stabilize the system.
معنی(example):
در رقص، یاد گرفتیم چگونه بدنهایمان را به طور نرم دوران دهیم.
مثال:
In the dance, we learned how to agyrate our bodies smoothly.
معنی فارسی کلمه agyrate
:
چرخیدن یا دوران کردن، معمولاً به معنای حرکت در یک مسیر دایرهای یا پیچشی.