معنی فارسی ahrimanian

B1

اهریمنی، مربوط به ویژگی‌ها یا تأثیرات اهریمن یا شر.

Relating to Ahriman or the essence of evil.

example
معنی(example):

نیروهای اهریمنی به دنبال برهم زدن هماهنگی هستند.

مثال:

The Ahrimanian forces seek to disrupt harmony.

معنی(example):

تأثیرات اهریمنی در فرهنگ‌های مختلف احساس می‌شود.

مثال:

Ahrimanian influences can be felt in various cultures.

معنی فارسی کلمه ahrimanian

: معنی ahrimanian به فارسی

اهریمنی، مربوط به ویژگی‌ها یا تأثیرات اهریمن یا شر.