معنی فارسی aidable

B1

قابل کمک، ارائه حمایت یا منابع برای انجام یک کار.

Capable of being assisted or supported, especially in tasks or projects.

example
معنی(example):

آن کار با ابزارهای مناسب قابل کمک است.

مثال:

That task is aidable with the right tools.

معنی(example):

پروژه او با منابع اضافی قابل کمک است.

مثال:

Her project is aidable with additional resources.

معنی فارسی کلمه aidable

: معنی aidable به فارسی

قابل کمک، ارائه حمایت یا منابع برای انجام یک کار.