معنی فارسی air officer

B1

افسر هوایی، شخصی که در زمینه هوانوردی مسئولیت‌های خاصی دارد، معمولاً در مدیریت عملیات پرواز.

An officer responsible for various tasks related to air operations in aviation and military contexts.

example
معنی(example):

افسر هوایی مسئول مدیریت عملیات پرواز است.

مثال:

The air officer is responsible for managing flight operations.

معنی(example):

یک افسر هوایی بر پروتکل‌های ایمنی در هوانوردی نظارت می‌کند.

مثال:

An air officer oversees the safety protocols in aviation.

معنی فارسی کلمه air officer

: معنی air officer به فارسی

افسر هوایی، شخصی که در زمینه هوانوردی مسئولیت‌های خاصی دارد، معمولاً در مدیریت عملیات پرواز.