معنی فارسی air-freighted
B1کالاهایی که از طریق حمل و نقل هوایی ارسال میشوند.
Goods that have been transported by air.
- verb
verb
معنی(verb):
To ship cargo by the use of aircraft.
مثال:
Because of their urgency the agent will air-freight the parts.
example
معنی(example):
تمام اقلام به دلیل فسادپذیری به صورت حمل و نقل هوایی ارسال شدند.
مثال:
All items were air-freighted due to their perishability.
معنی(example):
کالاهای حمل و نقل شده هوایی در زمان ورود بازرسی شدند.
مثال:
The air-freighted goods were inspected upon arrival.
معنی فارسی کلمه air-freighted
:
کالاهایی که از طریق حمل و نقل هوایی ارسال میشوند.