معنی فارسی air-line
B1خط مستقیمی که دو نقطه را در فضا به هم متصل میکند، صرف نظر از موانع جغرافیایی.
The shortest distance between two points in the air, disregarding any obstacles.
- NOUN
example
معنی(example):
فاصله هوایی بین این دو شهر 300 مایل است.
مثال:
The air-line distance between the two cities is 300 miles.
معنی(example):
ما فاصله هوایی مستقیم را برای برنامهریزی سفر سریعتر محاسبه کردیم.
مثال:
We calculated the straight air-line distance for quicker travel planning.
معنی فارسی کلمه air-line
:
خط مستقیمی که دو نقطه را در فضا به هم متصل میکند، صرف نظر از موانع جغرافیایی.