معنی فارسی airbrasive

B1

تکنیک یا تجهیزات تمیزکاری دقیق که از جریانی از هوا و ذرات دیگر برای تمیز کردن استفاده می‌کنند.

Referring to a technique or equipment for cleaning that utilizes a stream of air and particles.

example
معنی(example):

تجهیزات هوابرازو برای تمیزکاری دقیق استفاده می‌شوند.

مثال:

Airbrasive equipment is used for precision cleaning.

معنی(example):

روش هوابرازو در حذف رسوبات سخت موثر است.

مثال:

The airbrasive technique is effective in removing tough residues.

معنی فارسی کلمه airbrasive

: معنی airbrasive به فارسی

تکنیک یا تجهیزات تمیزکاری دقیق که از جریانی از هوا و ذرات دیگر برای تمیز کردن استفاده می‌کنند.