معنی فارسی akhlame
B1آخلامه، احساسی از خیال یا طرز تفکر در یک موقعیت خاص.
A state of imagination or contemplation in a specific situation.
- NOUN
example
معنی(example):
او هنگام تصمیمگیری احساسی از آخلامه داشت.
مثال:
He felt a sense of akhlame when he made the decision.
معنی(example):
آخلامه در انتخاب کلمات او مشهود بود.
مثال:
The akhlame was evident in her choice of words.
معنی فارسی کلمه akhlame
:
آخلامه، احساسی از خیال یا طرز تفکر در یک موقعیت خاص.