معنی فارسی alacrities

B2

نشاط و شادابی، به معنای تمایل به عمل کردن با شادابی و اشتیاق.

Eagerness; cheerful readiness.

example
معنی(example):

شادابی و نشاط بچه‌ها جو را زنده نگه داشت.

مثال:

The alacrities of the children made the event lively.

معنی(example):

شادابی و انرژی او در کار، مدیرش را تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

Her alacrities at work impressed her manager.

معنی فارسی کلمه alacrities

: معنی alacrities به فارسی

نشاط و شادابی، به معنای تمایل به عمل کردن با شادابی و اشتیاق.