معنی فارسی alamire

B1

آلامیر، ابزار یا وسیله‌ای که در پخت و پز سنتی استفاده می‌شود.

A tool or device used in traditional cooking methods.

example
معنی(example):

یک آلامیر معمولاً در روش‌های پخت سنتی مشاهده می‌شود.

مثال:

An alamire is often seen in traditional cooking methods.

معنی(example):

سرآشپز استفاده از آلامیر را در تهیه غذا توضیح داد.

مثال:

The chef explained the use of alamire in preparing the dish.

معنی فارسی کلمه alamire

: معنی alamire به فارسی

آلامیر، ابزار یا وسیله‌ای که در پخت و پز سنتی استفاده می‌شود.