معنی فارسی alang
B1آلان یک غذای سنتی که در برخی کشورهای جنوب شرق آسیا سرو میشود.
A traditional dish often found in various Southeast Asian countries.
- NOUN
example
معنی(example):
آلان یک غذای سنتی از جنوب شرق آسیا است.
مثال:
Alang is a traditional dish from Southeast Asia.
معنی(example):
ما در بازار از یک وعده غذایی خوشمزه از آلان لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a delicious meal of Alang at the market.
معنی فارسی کلمه alang
:
آلان یک غذای سنتی که در برخی کشورهای جنوب شرق آسیا سرو میشود.