معنی فارسی alarmingly
B2 /ə.ˈlɑɹm.ɪŋ.li/به طرز نگران‌کننده‌ای، به معنای سرعت یا شدت که موجب اضطراب یا نگرانی می‌شود.
In a manner that causes alarm or concern; strikingly alarming.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an alarming way, frighteningly.
مثال:
He sneezed alarmingly.
معنی(adverb):
Causing fear or concern.
مثال:
Alarmingly, he went into a severe sneezing fit.
معنی(adverb):
To an extent that causes alarm.
مثال:
He went into an alarmingly severe sneezing fit.
example
معنی(example):
خبر به طور نگران‌کننده‌ای سریع در رسانه‌های اجتماعی پخش شد.
مثال:
The news spread alarmingly fast across social media.
معنی(example):
او بعد از بیماری طولانی به طرز نگران‌کننده‌ای رنگ‌پریده به نظر می‌رسید.
مثال:
She looked alarmingly pale after the long illness.
معنی فارسی کلمه alarmingly
:
به طرز نگران‌کننده‌ای، به معنای سرعت یا شدت که موجب اضطراب یا نگرانی می‌شود.
