معنی فارسی alarmism

B2

هشداردهی؛ گرایش به ایجاد نگرانی یا ترس بیش از حد نسبت به یک موضوع.

The tendency to raise alarms unnecessarily or exaggerate dangers.

example
معنی(example):

هشدارهای بی‌مورد می‌تواند به وحشت غیرضروری منجر شود.

مثال:

Alarmism can lead to unnecessary panic.

معنی(example):

منتقدان استدلال می‌کنند که هشدارهای بی‌مورد مسائل واقعی را بیش از حد بزرگنمایی می‌کند.

مثال:

Critics argue that alarmism exaggerates real issues.

معنی فارسی کلمه alarmism

: معنی alarmism به فارسی

هشداردهی؛ گرایش به ایجاد نگرانی یا ترس بیش از حد نسبت به یک موضوع.