معنی فارسی alas.
A2کلمهای حاکی از تأسف یا ناامیدی.
An expression of grief, pity, or concern.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
آه، ما نمیتوانیم گذشته را تغییر دهیم.
مثال:
Alas, we cannot change the past.
معنی(example):
او در امتحان مردود شد، آه.
مثال:
He failed the exam, alas.
معنی فارسی کلمه alas.
:
کلمهای حاکی از تأسف یا ناامیدی.