معنی فارسی alaskas
B1جمع کلمه آلاسکا و به معنای ایالتهای آلاسکا بهخصوص در زمینههای جغرافیایی و منابع طبیعی.
Plural of Alaska, referring to multiple instances or contexts associated with the state.
- NOUN
example
معنی(example):
رودخانههای زیادی در آلاسکا وجود دارد.
مثال:
There are many rivers in Alaska.
معنی(example):
آلاسکاها به خاطر منابع طبیعی وسیعشان شناخته میشوند.
مثال:
Alaskas are known for their vast natural resources.
معنی فارسی کلمه alaskas
:
جمع کلمه آلاسکا و به معنای ایالتهای آلاسکا بهخصوص در زمینههای جغرافیایی و منابع طبیعی.