معنی فارسی alawite

B1

مربوط به یا وابسته به گروه نژادی/مذهبی علوی.

Relating to the Alawis or their beliefs.

example
معنی(example):

او خود را یک علوی معرفی می‌کند.

مثال:

She identifies as an Alawite.

معنی(example):

جامعه علوی آداب و رسوم خاص خود را دارد.

مثال:

The Alawite community has its own customs.

معنی فارسی کلمه alawite

: معنی alawite به فارسی

مربوط به یا وابسته به گروه نژادی/مذهبی علوی.