معنی فارسی albescence

B2

آلبسنس، وضعیت یا فرآیند سفید شدن را توصیف می‌کند.

The state or process of becoming white.

example
معنی(example):

آلبسنس فرآیند تبدیل به رنگ سفید است.

مثال:

Albescence is the process of turning white.

معنی(example):

آلبسنس برگ‌ها تغییر فصل را نشان می‌دهد.

مثال:

The albescence of the leaves signals the changing season.

معنی فارسی کلمه albescence

: معنی albescence به فارسی

آلبسنس، وضعیت یا فرآیند سفید شدن را توصیف می‌کند.