معنی فارسی albescent
C1 /alˈbɛs.ənt/آلبسنت به معنای سفید شدن یا رنگی به سمت سفید رفتن است.
Becoming white or pale in color.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Becoming white or whitish; moderately white.
example
معنی(example):
پتهای آلبسنت گل زیبا بودند.
مثال:
The albescent petals of the flower were beautiful.
معنی(example):
در بهار، شکوفههای آلبسنت بسیاری از زنبورها را جذب میکنند.
مثال:
In spring, the albescent blossoms attract many bees.
معنی فارسی کلمه albescent
:
آلبسنت به معنای سفید شدن یا رنگی به سمت سفید رفتن است.