معنی فارسی albigensian
B1به پیروان یا باورهای مربوط به جنبش آلبیجنسی اطلاق میشود که در قرون وسطی وجود داشت.
Relating to a medieval religious sect that held distinct beliefs and practices.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبش آلبیجنسی به خاطر باورهای خاصش شناخته شده بود.
مثال:
The Albigensian movement was known for its distinct beliefs.
معنی(example):
ایدههای آلبیجنسی بر فلسفه قرون وسطی تأثیر گذاشت.
مثال:
Albigensian ideas influenced medieval philosophy.
معنی فارسی کلمه albigensian
:
به پیروان یا باورهای مربوط به جنبش آلبیجنسی اطلاق میشود که در قرون وسطی وجود داشت.