معنی فارسی alboin

B1

آلبوین، پادشاهی است که در تاریخ به خاطر فتوحاتش شناخته شده است.

A historical king known for his military conquests.

example
معنی(example):

آلبوین، سلطانی بود که به خاطر فتح‌هایش شناخته می‌شد.

مثال:

Alboin was a king known for his conquests.

معنی(example):

کتاب‌های تاریخی آلبوین را به عنوان شخصیتی مهم ذکر می‌کنند.

مثال:

The history books mention Alboin as a significant figure.

معنی فارسی کلمه alboin

: معنی alboin به فارسی

آلبوین، پادشاهی است که در تاریخ به خاطر فتوحاتش شناخته شده است.