معنی فارسی albugineous

B1

آلبوگینه‌ای رابطه با ساختار و بافتی نرم در بدن دارد و به لایه‌های همبند اطلاق می‌شود.

Relating to or characteristic of a fibrous membrane or structure.

example
معنی(example):

لایه آلبوگینه‌ی شامل بافت همبند متراکم است.

مثال:

The albugineous layer consists of dense connective tissue.

معنی(example):

ویژگی‌های آلبوگینه برای یکپارچگی ساختاری اهمیت دارند.

مثال:

Albugineous characteristics are important for structural integrity.

معنی فارسی کلمه albugineous

: معنی albugineous به فارسی

آلبوگینه‌ای رابطه با ساختار و بافتی نرم در بدن دارد و به لایه‌های همبند اطلاق می‌شود.