معنی فارسی albuminous
B2 /ælˈbjuː.mɪn.əs/آلبومیندار، به موادی گفته میشود که شامل پروتئینی به نام آلبومین هستند و معمولاً در مواد غذایی مانند تخممرغ و برخی از ماهیها یافت میشوند.
Containing or resembling albumin, often used to describe certain types of proteins found in foods.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to, containing, or having the properties of albumen or albumin.
example
معنی(example):
سفیدههای تخممرغ آلبومیندار هستند.
مثال:
Egg whites are albuminous.
معنی(example):
برخی از ماهیها بافتهای آلبومیندار دارند.
مثال:
Certain fish have albuminous tissues.
معنی فارسی کلمه albuminous
:
آلبومیندار، به موادی گفته میشود که شامل پروتئینی به نام آلبومین هستند و معمولاً در مواد غذایی مانند تخممرغ و برخی از ماهیها یافت میشوند.