معنی فارسی alburnous
B1آلبورنی به ویژگیهای مرتبط با بافتهای خاص در برخی از گونههای آبزی اشاره دارد.
Relating to or resembling albuminous structures found in fish.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت آلبورنی نوعی بافت همبند در ماهیها است.
مثال:
Alburnous tissue is a type of connective tissue in fish.
معنی(example):
ویژگیهای آلبورنی این گونه برای تحقیق مهم هستند.
مثال:
The alburnous traits of the species are important for study.
معنی فارسی کلمه alburnous
:
آلبورنی به ویژگیهای مرتبط با بافتهای خاص در برخی از گونههای آبزی اشاره دارد.