معنی فارسی alcoholemia
B2مقدار الکل موجود در خون فرد را اندازهگیری میکند و به عنوان نشانگر وضعیت مسمومیت ناشی از الکل و تأثیر آن بر تواناییهای جسمی و ذهنی عمل میکند.
The concentration of alcohol in a person's blood, often used to determine levels of intoxication.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمایش الکوهلمی نشان داد که او بالای حد قانونی است.
مثال:
The alcoholemia test showed that he was over the legal limit.
معنی(example):
پزشکان میتوانند الکوهلمی را اندازهگیری کنند تا میزان مصرف الکل یک فرد را ارزیابی کنند.
مثال:
Doctors can measure alcoholemia to assess a person's alcohol consumption.
معنی فارسی کلمه alcoholemia
:
مقدار الکل موجود در خون فرد را اندازهگیری میکند و به عنوان نشانگر وضعیت مسمومیت ناشی از الکل و تأثیر آن بر تواناییهای جسمی و ذهنی عمل میکند.