معنی فارسی alectryomachy
B2آلیکتریماخی به عنوان یک روش پیشگویی با استفاده از خروسها اعمال میشود.
A form of divination using chickens, often involving their behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
یونانیان باستان آلیکتریماخی را به عنوان یک شکل از پیشگویی انجام میدادند.
مثال:
The ancient Greeks practiced alectryomachy as a form of divination.
معنی(example):
در طول جشنواره، آنها یک رویداد آلیکتریماخی برای پیشبینی رویدادهای آینده برگزار کردند.
مثال:
During the festival, they held an alectryomachy event to predict future events.
معنی فارسی کلمه alectryomachy
:
آلیکتریماخی به عنوان یک روش پیشگویی با استفاده از خروسها اعمال میشود.