معنی فارسی aleft
B1به سمت چپ، در سمت چپ، جهت ویژهای که درست مخالف راست است.
Towards the left side.
- OTHER
example
معنی(example):
او در تقاطع به سمت چپ چرخید.
مثال:
He turned to the left at the intersection.
معنی(example):
تابلوی نقاشی بر روی دیوار چپ آویزان شده بود.
مثال:
The painting was hung on the left wall.
معنی فارسی کلمه aleft
:
به سمت چپ، در سمت چپ، جهت ویژهای که درست مخالف راست است.