معنی فارسی alemannian
B1مربوط به زبان یا فرهنگ آلمان یا آلمانیها، به ویژه در سوئیس.
Pertaining to the Alemanni, especially in relation to their language or culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زبان آلمانی آلمانی در بخشهایی از سوئیس صحبت میشود.
مثال:
The Alemannian dialect is spoken in parts of Switzerland.
معنی(example):
او هنگام زندگی در آن منطقه، فرهنگ آلمانی آلمانی را مطالعه کرد.
مثال:
She studied the Alemannian culture while living in the region.
معنی فارسی کلمه alemannian
:
مربوط به زبان یا فرهنگ آلمان یا آلمانیها، به ویژه در سوئیس.