معنی فارسی alexandrian
B2منسوب به اسکندریه یا افراد و کارهای مرتبط با آن، به ویژه در زمینههای علم و ادبیات.
Related to or characteristic of Alexandria, especially in terms of culture or educational philosophy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدرسه اسکندرانی به خاطر کمکهایش به فلسفه شناخته شده است.
مثال:
The Alexandrian school was known for its contributions to philosophy.
معنی(example):
متون اسکندرانی اغلب بر علم و ادبیات تمرکز دارند.
مثال:
Alexandrian texts often focus on science and literature.
معنی فارسی کلمه alexandrian
:
منسوب به اسکندریه یا افراد و کارهای مرتبط با آن، به ویژه در زمینههای علم و ادبیات.