معنی فارسی alexia

C2 /ə.ˈlɛk.si.ə/

اختلالی در پردازش کلام که به موجب آن فرد قادر به خواندن نیست، با وجود داشتن توانایی‌های دیگر در زبان.

A reading disorder characterized by the inability to recognize words, often following a brain injury.

noun
معنی(noun):

Word blindness, the inability, due to a cerebral disorder, to comprehend or understand writing.

example
معنی(example):

آلکسیا وضعیتی است که بر توانایی یک فرد برای خواندن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Alexia is a condition that affects a person's ability to read.

معنی(example):

افرادی که آلکسیا دارند، معمولاً در شناسایی کلمات نوشته شده دچار مشکل هستند.

مثال:

People with alexia often struggle to recognize written words.

معنی فارسی کلمه alexia

: معنی alexia به فارسی

اختلالی در پردازش کلام که به موجب آن فرد قادر به خواندن نیست، با وجود داشتن توانایی‌های دیگر در زبان.