معنی فارسی algebraized
B1جبریشده، به فرمی اشاره دارد که یک مسئله به شکل جبری در آمده است.
Converted into algebraic form.
- VERB
example
معنی(example):
نسخه جبریشده معادله بسیار سادهتر است.
مثال:
The algebraized version of the equation is much simpler.
معنی(example):
پس از اینکه جبریشده بود، مسئله راحتتر حل شد.
مثال:
After it was algebraized, the problem was easier to solve.
معنی فارسی کلمه algebraized
:
جبریشده، به فرمی اشاره دارد که یک مسئله به شکل جبری در آمده است.