معنی فارسی algist
B1متخصصی که در زمینه مطالعه جلبکها کار میکند.
A person who specializes in the study of algae.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آلژیست در مطالعه جلبکها تخصص دارد.
مثال:
An algist specializes in studying algae.
معنی(example):
آلژیست یافتههای خود را در کنفرانس محیطزیست ارائه داد.
مثال:
The algist presented her findings at the environmental conference.
معنی فارسی کلمه algist
:
متخصصی که در زمینه مطالعه جلبکها کار میکند.