معنی فارسی algonkins
B2به گروهی از قبایل بومی اشاره دارد که در تجارتهای قدیمی و سایر زمینهها فعال بودند.
Refers to a group of Native American tribes that were active in historic trades and other areas.
- NOUN
example
معنی(example):
الگونکیان به شدت در تجارت پوست مشارکت کردند.
مثال:
The Algonkins contributed greatly to the fur trade.
معنی(example):
بسیاری از الگونکیان به روشهای مدرن عادت کردهاند در حالی که فرهنگ خود را حفظ کردهاند.
مثال:
Many Algonkins have adapted to modern ways while preserving their culture.
معنی فارسی کلمه algonkins
:
به گروهی از قبایل بومی اشاره دارد که در تجارتهای قدیمی و سایر زمینهها فعال بودند.