معنی فارسی alible
B1علیبل به معنای قابلیت شکلپذیری یا تغییر آسان است.
Refers to the property of being easily shaped or manipulated.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده علیبل است و میتوان آن را به راحتی شکل داد.
مثال:
The material is alible and can be shaped easily.
معنی(example):
مواد علیبل در فرآیندهای مختلف تولید مورد استفاده قرار میگیرند.
مثال:
Alible substances are used in various manufacturing processes.
معنی فارسی کلمه alible
:
علیبل به معنای قابلیت شکلپذیری یا تغییر آسان است.