معنی فارسی alids
B1اصطلاحی برای اشاره به افرادی که در موضوعات محلی مشارکت دارند.
A term that refers to individuals involved in local matters.
- OTHER
example
معنی(example):
آلید ها اغلب در تصمیمگیریهای محلی دخیل بودند.
مثال:
The alids were often involved in local decision-making.
معنی(example):
بسیاری از آلیدها نقشهای اساسی در جامعه ایفا کردند.
مثال:
Many alids played essential roles in the community.
معنی فارسی کلمه alids
:
اصطلاحی برای اشاره به افرادی که در موضوعات محلی مشارکت دارند.