معنی فارسی alienator
B1بیگانهکننده، فردی یا چیزی که باعث میشود مردم از یکدیگر فاصله بگیرند.
Someone or something that causes people to become estranged or isolated.
- NOUN
example
معنی(example):
بیگانهکننده به نظر میرسید که همه را ناراحت میکند.
مثال:
The alienator seemed to make everyone feel uncomfortable.
معنی(example):
در فیلم، بیگانهکننده توانایی جداسازی دوستان را داشت.
مثال:
In the movie, the alienator had the ability to separate friends.
معنی فارسی کلمه alienator
:
بیگانهکننده، فردی یا چیزی که باعث میشود مردم از یکدیگر فاصله بگیرند.