معنی فارسی alight on
B2به چیزی رسیدن یا به جایی فرود آمدن.
To discover or notice something by chance.
- PHRASAL VERB
example
معنی(example):
او بعد از ساعتها کار موفق شد به راهحل صحیح برسد.
مثال:
She managed to alight on the correct solution after hours of work.
معنی(example):
پرنده به آرامی بر روی شاخه نشسته است.
مثال:
The bird alighted on the branch gently.
معنی فارسی کلمه alight on
:
به چیزی رسیدن یا به جایی فرود آمدن.