معنی فارسی alimentary

B2 /ˈa.lɪ.mən.təɹ.i/

غذایی، مربوط به فرآیند هضم و تغذیه، به ویژه در مورد سیستم‌های بدن.

Relating to nourishment or sustenance; involved in the digestive process.

adjective

معنی(adjective):

Of, or relating to food, nutrition or digestion.

معنی(adjective):

Nourishing; nutritious.

example

معنی(example):

سیستم‌های غذایی در حیوانات مسئول هضم هستند.

مثال:

Alimentary systems in animals are responsible for digestion.

معنی(example):

روده‌ی غذایی جزء حیاتی آناتومی انسان است.

مثال:

The alimentary canal is a critical part of human anatomy.

معنی فارسی کلمه alimentary

غذایی، مربوط به فرآیند هضم و تغذیه، به ویژه در مورد سیستم‌های بدن.