معنی فارسی alimonied

B1

آلیمونیید به معنای دریافت کمک یا تأمین مالی است.

Provided with alimony or support, especially after separation.

example
معنی(example):

آلیمونیید به معنای دریافت حمایت، معمولاً مالی، است.

مثال:

Alimonied means to have been provided with support, often financially.

معنی(example):

پس از طلاق، او با آلیمونیید رها شد.

مثال:

She was left alimonied after the divorce.

معنی فارسی کلمه alimonied

: معنی alimonied به فارسی

آلیمونیید به معنای دریافت کمک یا تأمین مالی است.