معنی فارسی alineation

B1

تراز کردن به معنای مرتب کردن یا قرار دادن اجزاء یا عناصر به طور منظم است.

The process of aligning parts or elements in a systematic manner.

example
معنی(example):

تراز کردن بخش‌های ماشین برای عملکرد آن حیاتی بود.

مثال:

The alineation of the parts of the machine was critical for its functionality.

معنی(example):

تراز کردن متن در گزارش نیاز به اصلاح دارد.

مثال:

Alineation of the text in the report needs to be revised.

معنی فارسی کلمه alineation

: معنی alineation به فارسی

تراز کردن به معنای مرتب کردن یا قرار دادن اجزاء یا عناصر به طور منظم است.