معنی فارسی alist

B1

alist، فهرستی از موارد یا کارها.

A list of items or tasks.

example
معنی(example):

او یک فهرست از کارهایی که باید انجام دهد ایجاد کرد.

مثال:

He created an alist of tasks to complete.

معنی(example):

یک فهرست در سازماندهی اولویت‌های شما کمک می‌کند.

مثال:

An alist helps in organizing your priorities.

معنی فارسی کلمه alist

: معنی alist به فارسی

alist، فهرستی از موارد یا کارها.