معنی فارسی alkalinise

B1

در اینجا قلیایی کردن به فرایند تبدیل یک ماده به حالت قلیایی اشاره دارد.

To make something alkaline or more alkaline.

verb
معنی(verb):

To convert, or be converted, to an alkali

example
معنی(example):

این درمان محلول را قلیایی می‌کند تا تأثیر بهتری داشته باشد.

مثال:

The treatment will alkalinise the solution for better effectiveness.

معنی(example):

شما ممکن است قبل از کاشت نشاها نیاز به قلیایی کردن خاک داشته باشید.

مثال:

You may need to alkalinise the soil before planting seedlings.

معنی فارسی کلمه alkalinise

: معنی alkalinise به فارسی

در اینجا قلیایی کردن به فرایند تبدیل یک ماده به حالت قلیایی اشاره دارد.