معنی فارسی alkoxyl
B1الکوکسی، رادیکالی که معمولاً در ترکیبات شیمیایی دیده میشود و در واکنشها شرکت میکند.
A radical associated with alkoxy forms, participating in various chemical reactions.
- NOUN
example
معنی(example):
رادیکال الکوکسی میتواند برخی از مولکولها را پایدار کند.
مثال:
The alkoxyl radical can stabilize certain molecules.
معنی(example):
آنها خواص گروههای عملکردی الکوکسی را مطالعه کردند.
مثال:
They studied the properties of alkoxyl functional groups.
معنی فارسی کلمه alkoxyl
:
الکوکسی، رادیکالی که معمولاً در ترکیبات شیمیایی دیده میشود و در واکنشها شرکت میکند.