معنی فارسی alkylated

B1

الکیل‌شده به معانی مشتقات یک ترکیب شیمیایی اشاره دارد که در آن گروه‌های الکیلی به آن اضافه می‌شوند.

Referring to a substance that has undergone alkylation, typically by the introduction of alkyl groups.

verb
معنی(verb):

To add one or more alkyl groups to a compound, especially by reacting with an alkylating agent

adjective
معنی(adjective):

That has been modified by alkylation

example
معنی(example):

ترکیب به این دلیل الکیل شده بود که واکنش‌پذیری آن افزایش یابد.

مثال:

The compound was alkylated to increase its reactivity.

معنی(example):

دانشمندان اغلب مولکول‌ها را الکیل می‌کنند تا ویژگی‌های آنها را بهبود بخشند.

مثال:

Scientists often alkylate molecules to enhance their properties.

معنی فارسی کلمه alkylated

: معنی alkylated به فارسی

الکیل‌شده به معانی مشتقات یک ترکیب شیمیایی اشاره دارد که در آن گروه‌های الکیلی به آن اضافه می‌شوند.