معنی فارسی all but
B2تقریباً، تنها به جز موارد جزئی، به معنای نزدیک به تمامیت است.
Almost; very nearly.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Very nearly; everything short of.
مثال:
The food is all but finished.
example
معنی(example):
این پروژه تقریباً تمام شده است؛ فقط چند جزئیات باقی مانده است.
مثال:
The project is all but finished; just a few details remain.
معنی(example):
او تقریباً مطمئن بود که انتخابات را خواهد برد.
مثال:
He was all but certain he would win the election.
معنی فارسی کلمه all but
:
تقریباً، تنها به جز موارد جزئی، به معنای نزدیک به تمامیت است.