معنی فارسی all in a day's work

B2

به معنای اینکه چیزی بخشی از وظایف یا مسئولیت‌های عادی یک شغل یا کار است.

Something that is considered typical or expected as part of one's job.

adjective
معنی(adjective):

A nonchalant dismissal of a significant accomplishment.

example
معنی(example):

رسیدگی به شکایات بخشی از کار روزمره یک مدیر است.

مثال:

Dealing with complaints is all in a day's work for a manager.

معنی(example):

کمک به دیگران بخشی از کار روزمره من است.

مثال:

Helping others is all in a day's work for me.

معنی فارسی کلمه all in a day's work

:

به معنای اینکه چیزی بخشی از وظایف یا مسئولیت‌های عادی یک شغل یا کار است.