معنی فارسی all white

B1

عبارتی که به وضعیت یا وضعیتی اشاره دارد که تنها از رنگ سفید استفاده شده باشد.

Referring to something that is completely or entirely white in color.

example
معنی(example):

او یک لباس تمام سفید به مهمانی پوشیده بود.

مثال:

She wore an all white outfit to the party.

معنی(example):

تزئینات تمام سفید حس مدرن به اتاق داد.

مثال:

The all white decor gave the room a modern feel.

معنی فارسی کلمه all white

: معنی all white به فارسی

عبارتی که به وضعیت یا وضعیتی اشاره دارد که تنها از رنگ سفید استفاده شده باشد.