معنی فارسی all-for
B1تماماً برای چیزی، به طور کامل و بدون هیچ حد و مرزی به یک موضوع خاص اختصاص داده شده است.
Completely devoted or dedicated to a particular cause or group.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تمام تلاشش را برای خانوادهاش کرد و شب و روز کار کرد.
مثال:
She gave all-for her family, working day and night.
معنی(example):
تعهد او تماماً برای موفقیت تیم بود.
مثال:
His dedication was all-for the team's success.
معنی فارسی کلمه all-for
:
تماماً برای چیزی، به طور کامل و بدون هیچ حد و مرزی به یک موضوع خاص اختصاص داده شده است.