معنی فارسی all-knowing
B2شخص یا موجودی که همه چیز را میداند و هیچ چیزی از دانش او پنهان نیست.
Having infinite knowledge; aware of all things.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Knowing everything; omniscient.
example
معنی(example):
راوی همهدان همهچیز درباره داستان را میداند.
مثال:
The all-knowing narrator knows everything about the story.
معنی(example):
بسیاری به یک خداوند همهدان اعتقاد دارند که بر جهان نظارت میکند.
مثال:
Many believe in an all-knowing deity who oversees the universe.
معنی فارسی کلمه all-knowing
:
شخص یا موجودی که همه چیز را میداند و هیچ چیزی از دانش او پنهان نیست.