معنی فارسی all-time
B2همهزمان، به افرادی یا چیزهایی گفته میشود که در طول تاریخ به بهترین شکل شناخته میشوند.
A phrase used to describe someone or something that is regarded as the best in its category throughout history.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of all time; unsurpassed up to the present time.
example
معنی(example):
او به عنوان یکی از بزرگترینهای تمام دوران در تنیس شناخته میشود.
مثال:
She is considered one of the all-time greats in tennis.
معنی(example):
این آهنگ برای بسیاری از شنوندگان از محبوبیت همیشگی برخوردار است.
مثال:
This song is an all-time favorite for many listeners.
معنی فارسی کلمه all-time
:
همهزمان، به افرادی یا چیزهایی گفته میشود که در طول تاریخ به بهترین شکل شناخته میشوند.