معنی فارسی allatrate

B1

آلاترات کردن به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن ویژگی‌های یک محلول یا مخلوط بهبود می‌یابد.

To enhance or modify a mixture or solution through a specific process.

example
معنی(example):

فرآیند آلاترات کردن محلول نیاز به دقت دارد.

مثال:

The process to allatrate the solution requires careful handling.

معنی(example):

ما باید مخلوط را برای دستیابی به نتایج بهتر آلاترات کنیم.

مثال:

We need to allatrate the mixture for optimal results.

معنی فارسی کلمه allatrate

: معنی allatrate به فارسی

آلاترات کردن به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن ویژگی‌های یک محلول یا مخلوط بهبود می‌یابد.